تراشکاری بورینگ معمولاً نیاز به نگه داشتن قطعه کار در نظامهای دستگاه و چرخش آن دارد. همانطور که قطعه کار چرخانده میشود، یک میله بورینگ با درج متصل به نوک میله به یک سوراخ موجود وارد میشود. هنگامی که ابزار برش قطعهکار را درگیر میکند، یک تراشه تشکیل میشود. بسته به نوع ابزار مورد است.فاده، مواد و سرعت ابزار نسبت به قطعه مورد تراش، تولید تراشه میتوان به صورت پیوسته یا منقطع و مرحلهای باشد.
به دلیل عواملی که به تازگی ذکر شد، حفاری در حفرههای عمیق و بورینگ در حفرههای عمیق ذاتاً زمینه کاری چالشبرانگیز هستند که ابزار و تکنیکهای خاصی را میطلبند. با این وجود، فناوریهایی تولید شدهاند که با دقت چشمگیر سوراخهای عمیق ایجاد میکنند. در بیشتر موارد، آنها شامل چندین نقطه برش هستند که از نظر قطری مخالف هستند و نیروهای انحراف آنها یکدیگر را خنثی میکنند. آنها معمولاً شامل تحویل مایعات برشی پمپ شده تحت فشار از طریق ابزار برای دهانه نزدیک لبههای برش هستند. حفاری اسلحه و بورینگ توپ نمونههای کلاسیک این موضوع است.. این تکنیکهای ماشینکاری که برای ساخت بشکههای سلاح گرم و توپخانه است.فاده شدهاست، امروزه کاربرد زیادی در ساخت بسیاری از صنایع دارد. چرخههای متفاوتی برای بورینگ در کنترلهای CNCها موجود است.. این زیرروالهای از پیش برنامهریزی شدهاست که ابزار را از طریق عبورهای پی در پی برش، جمع کردن، پیشبرد، دوباره برش، دوباره جمع شدن، بازگشت به موقعیت اولیه و … حرکت میدهد. این موارد با است.فاده از کدهای G مانند G، G، G، G، G، G نامیده میشوند.
محدودیتهای بورینگ از نظر دقت هندسی (شکل، موقعیت) و سختی قطعهکار در دهههای اخیر با پیشرفت تکنولوژی ماشینکاری در حال کاهش است.. به عنوان مثال، گریدهای جدید درزهای برش کاربید و سرامیک دقت و کیفیت سطح قابل دستیابی بدون سنگزنی را افزایش داده و دامنه مقادیر سختی قطعهکار را که قابل اجرا هستند، افزایش دادهاند. با این حال، کار با تلورانسهای در حدود تنها چند میکرومتر (چند دهم)، فرآیندهای تولید را مجبور میکند با این واقعیت روبرو شوند که هیچ قطعهکار واقعی در حالت ایدئال نبوده و در حین انجام عملیات سفت و سخت و بیحرکت نیست. هر بار که یک برش، هرچقدر کوچک، برداشته شود، یا تغییر دمای چند صد درجهای، هرچقدر موقتی باشد، اتفاق بیفت، قطعهکار یا بخشی از آن احتمالاً به شکل جدیدی شکل میگیرد، حتی اگر حرکت بسیار کوچک باشد. عواملی از این دست است. که گاهی در بورینگ و تراشکاری مانع تراش است.وانهای داخلی و خارجی میشوند. در نهایت، هر میزان از بیعیب بودن ماشینکاری یا سنگ زنی ممکن است. کافی نباشد چرا که با وجود اینکه قطعه هنگام ساخت در حد تلورانس مد نطر است.، در روزها یا ماههای بعدی از حد تلورانس خارج میشود. هنگامی که مهندسان با چنین موردی روبهرو میشوند، تلاش برای یافتن سایر مواد قطعهکار یا طراحیای متناوب را که از اعتماد زیاد به عدم تحرک ویژگیهای قطعه در مقیاسهای میکرو یا نانو جلوگیری میکند، انجام میدهند.
چهار ابزار و دستگاه معمول که برای نگه داری قطعهکار است.فاده میشوند عبارتند از: سه نظام، چهار نظام، میلهگیر (به انگلیسی: collet)، صفحه گیره (به انگلیسی: faceplate). سه نظام معمولاً برای نگهداری قطعهکارهای گرد یا با مقطع شش ضلعی است.فاده میشود چرا که قطعهکار بهطور خودکار در مرکز قرار میگیرد. در سه نظامها عدم دقت در چرخش بر روی محور چرخش با محدودیتهایی روبهرو میباشد؛ در مدلهای اخیر CNC، اگر همه شرایط عالی باشد، میتواند این عدم دقت بسیار کم باشد، اما بهطور سنتی معمولاً حداقل ٫-. اینچ (٫۵–٫۵ میلیمتر) است.. از چهار نظام برای نگه داشتن اشکال نامنتظم یا نگه داشتن اجسام گرد یا دارای مقطع شش ضلعی است.فاده میشود. صفحه گیره نیز برای نگه داشتن اجسام غیرعادی و نامنتظم است.فاده میشود. میلهگیرها مانند سه نظام و چهار نظام قطعهکار را بهطور خودکار در مرکز قرار میدهند با عدم دقت کمتر اما هزینه بیشتری هم دارند.
به دلیل محدودیتهای موجود در طراحی که به این دلیل ایجاد شدهاست که در این فرایند قطعه کار ماشین و ابزار را احاطه کردهاست، فرایند بورینگ را از نظر کاهش عمر و است.حکام نگهداری ابزارها، افزایش تمیزی و ظرافت زاویههای ایجاد شده (به دلیل محدود شدن تکیهگاههایی که میتواند به لبه تحت برش متصل و داده شود) و همچنین دشوار بودن بازرسی از سطح نهایی و ایجاد شده (از نظر سایز و اندازه، فرم،