چهار ابزار و دستگاه معمول که برای نگه داری قطعهکار است.فاده میشوند عبارتند از: سه نظام، چهار نظام، میلهگیر (به انگلیسی: collet)، صفحه گیره (به انگلیسی: faceplate). سه نظام معمولاً برای نگهداری قطعهکارهای گرد یا با مقطع شش ضلعی است.فاده میشود چرا که قطعهکار بهطور خودکار در مرکز قرار میگیرد. در سه نظامها عدم دقت در چرخش بر روی محور چرخش با محدودیتهایی روبهرو میباشد؛ در مدلهای اخیر CNC، اگر همه شرایط عالی باشد، میتواند این عدم دقت بسیار کم باشد، اما بهطور سنتی معمولاً حداقل ٫-. اینچ (٫۵–٫۵ میلیمتر) است.. از چهار نظام برای نگه داشتن اشکال نامنتظم یا نگه داشتن اجسام گرد یا دارای مقطع شش ضلعی است.فاده میشود. صفحه گیره نیز برای نگه داشتن اجسام غیرعادی و نامنتظم است.فاده میشود. میلهگیرها مانند سه نظام و چهار نظام قطعهکار را بهطور خودکار در مرکز قرار میدهند با عدم دقت کمتر اما هزینه بیشتری هم دارند.
هندسه تولید شده توسط تراشکاری بورینگ معمولاً بر دو نوع است.: سوراخهای مستقیم و سوراخهای مخروطی. در صورت نیاز میتوان به هر شکل سوراخ چندین قطر اضافه کرد. برای تولید سوراخ مخروطی، ممکن است. ابزار با زاویه نسبت به محور چرخش تجهیز و اضافه شود یا هر دوی حرکت ابزاری که اضافه شده و حرکت محوری همزمان باشند. سوراخهای مستقیم و سوراخهای است.وانهای خزینهدار شده با حرکت ابزار به صورت موازی با محور چرخش قطعهکار تولید میشوند.
تراشکاری بورینگ معمولاً نیاز به نگه داشتن قطعه کار در نظامهای دستگاه و چرخش آن دارد. همانطور که قطعه کار چرخانده میشود، یک میله بورینگ با درج متصل به نوک میله به یک سوراخ موجود وارد میشود. هنگامی که ابزار برش قطعهکار را درگیر میکند، یک تراشه تشکیل میشود. بسته به نوع ابزار مورد است.فاده، مواد و سرعت ابزار نسبت به قطعه مورد تراش، تولید تراشه میتوان به صورت پیوسته یا منقطع و مرحلهای باشد.
ماشینهای بورینگ در اندازه و سبکهای با تنوع زیاد ارائه میشوند. بورینگ روی قطعههای کوچک را میتوان روی ماشین تراش انجام داد در حالی که قطعههای بزرگتر روی فرز بورینگ تراشیده میشوند. قطعهکارها معمولاً تا متر ( فوت تا فوت اینچ) اندازه دارند، اما میتوانند به اندازه متر ( فوت) برسند. قدرت مورد نیاز میتواند تا
محدودیتهای بورینگ از نظر دقت هندسی (شکل، موقعیت) و سختی قطعهکار در دهههای اخیر با پیشرفت تکنولوژی ماشینکاری در حال کاهش است.. به عنوان مثال، گریدهای جدید درزهای برش کاربید و سرامیک دقت و کیفیت سطح قابل دستیابی بدون سنگزنی را افزایش داده و دامنه مقادیر سختی قطعهکار را که قابل اجرا هستند، افزایش دادهاند. با این حال، کار با تلورانسهای در حدود تنها چند میکرومتر (چند دهم)، فرآیندهای تولید را مجبور میکند با این واقعیت روبرو شوند که هیچ قطعهکار واقعی در حالت ایدئال نبوده و در حین انجام عملیات سفت و سخت و بیحرکت نیست. هر بار که یک برش، هرچقدر کوچک، برداشته شود، یا تغییر دمای چند صد درجهای، هرچقدر موقتی باشد، اتفاق بیفت، قطعهکار یا بخشی از آن احتمالاً به شکل جدیدی شکل میگیرد، حتی اگر حرکت بسیار کوچک باشد. عواملی از این دست است. که گاهی در بورینگ و تراشکاری مانع تراش است.وانهای داخلی و خارجی میشوند. در نهایت، هر میزان از بیعیب بودن ماشینکاری یا سنگ زنی ممکن است. کافی نباشد چرا که با وجود اینکه قطعه هنگام ساخت در حد تلورانس مد نطر است.، در روزها یا ماههای بعدی از حد تلورانس خارج میشود. هنگامی که مهندسان با چنین موردی روبهرو میشوند، تلاش برای یافتن سایر مواد قطعهکار یا طراحیای متناوب را که از اعتماد زیاد به عدم تحرک ویژگیهای قطعه در مقیاسهای میکرو یا نانو جلوگیری میکند، انجام میدهند.